--->

Monday, June 28, 2004

سه چيز را نمي‌توان مخفي كرد : عشق، آتش و شعر

۱- اسپم چيست؟
۲- آيا ايميل زدن هم مانند هر نوع نامه‌نگاري ديگر آداب دارد؟
۳- جواب سئوالهاي بالا کجاست؟

۱- فکر مي‌کنم اسپم نامه‌اي است که من به عنوان گيرنده از کساني که نمي‌شناسم، يا اگر مي‌شناسم تا حالا با او ارتباطي نداشته‌ام به صندوق پستي من مي‌آيد و در بي‌ضررترين حالت ممكن است حاوي تبليغات، عكس‌هاي ناجور، درخواست‌هاي عجيب غريب و غيره باشد. ولي معمولا اسپم حاوي ويروس! تروجان و انواع و اقسام جك وجونور الكترونيكي است كه بسيار هوشمندانه طراحي شده‌اند و كافي‌است يكبار اين اسپم را باز كني، و تا ابد بايد هي delete بکني!

۲- نظر شخصي من اينست که ايميل نوشتن خود هنري است در حد هنر ميرزابنويس‌هاي قديمي! باور کنيد يک ايميل با متن درست و صحيح و بدون حاشيه‌روي يا زياده‌پردازي واقعا لنگه کفشي است در بيايان!
علت نوشتن اين متن من هم همينست. امروز ايميلي از آقايي دريافت کرده‌ام که ۱-ايميلشان در ياهو است. ۲- در تيتر نامه آمده‌است ersale sheer كه با كلي دقت ترجمه مي‌شود :ارسال شعر ۳- کل متن نامه فقط اين دو کلمه است: کريم شفائي ۴- يک فايل ۱۰۰کيلوبايتي Word هم به آن الصاق شده‌است.

شما دريافت كننده اين ايميل چه چيزي مي‌فهميد؟ از آنجا شخص فرستنده را نمي‌شناسيد. تيتر ايميل ناقص است. متن نامه ناقص است. فايل 100كيلوبايتي براي سرعت اينترنتي 2.5كيلوبايت در ثانيه نسبتا زياد است، پس كل ايميل شك برانگيز است!

ولي خوب من ايميل را بازكردم و شعرهايي در آن فايل بودند كه معلوم است آقاي شفايي زحمت زيادي براي نوشتن آنها كشيده‌اند ولي اگر ايشان تصميم دارند براي ديگراني هم اين ايميل را بفرستند پيشنهاد مي‌كنم اينگونه تنظيم بكنند.

۲-۱- زياد مهم نيست ايميل مجاني باشد يا پولي ولي الانه مي‌توان ايميل به نام شخصي را با قيمتي كمتر از 5هزارتومن در سال هم پيدا كرد، از همان Isp که اينترنت مي‌خريد بپرسيد. ولي واقعا زياد مهم نيست. الانه جي‌ميل کارايي خيلي بيشتري نسبت به هر ايميل شخصي دارد.

۲-۲- تيتر ايميل بايد گويا باشد. اگر من بخواهم براي کسي شعر بفرستم از کلمات باراني(به قول منيج) استفاده مي‌کنم! ولي شما بهتر است خلاصه منظورتان را بنويسيد. مثلا بگوئيد هدفتان استفاده از اشعارتان در مجله اينترنتي گيرنده نامه است، يا اينكه او نظرش را در مورد اشعار شما بگويد يا هر هدف ديگري داريد، خلاصه‌اش را در تيتر ايميل حتما بنويسيد ونگران طولاني بودنش هم نباشيد، فكر مي‌كنم حداقل 256 كاراكتر مجاز باشد كه مي‌شود يك سطر كامل.

۲-۳- متن نامه را به دقت بايد نوشت. اگر ايميل فقط براي يك نفر فرستاده مي‌شود شما آزادي عملي زيادي داريد، يعني مشخصات كامل طرف مقابل را بايد بنويسيد و از كلمات احترام‌آميز در حد كافي استفاده كنيد.

مثلا القابي مانند : دوست عزيز يا جناب آقاي فلان يا سركارخانم فلان ديگر ساده‌ترين و محترمانه‌ترين كلمات خطابي هستند.
اگر گيرنده شما را نمي‌شناسد حتما خودتان را معرفي بكنيد، يا اگر مثلا ملاقات يا برخورد كوچكي با گيرنده، خيلي قبل داشته‌ايد آن اتفاق يا خاطره را يادآوري بكنيد، همه اينها موجب جلب اعتماد مي‌شود و باعث مي‌شود ادامه نامه شما هم خوانده شود.

حالا وقت نوشتن هدف فرستادن نامه است. فرض من اينست كه نامه‌اي كه مي‌فرستيم نمونه اشعار ما است كه در وبلاگي نوشته‌ايم و مي‌خواهيم گيرنده، اشعار را بخواند و اگر خوشش آمد به آن وبلاگ لينك بدهد. خوب بهترين روش درخواست لينك متقابل است يعني بايد اول ما به او لينك بدهيم. و چند روز بعد اين ايميل را بفرستيم و بگوئيم فلاني لطفا شما هم به ما لينك بده. طرزگفتن اين يك جمله بسيار مهم و حياتي است!! چون ممكن است گيرنده از لحن شما خوشش نيايد! اين ديگر فرمول ندارد و شما بايد نوشته‌هاي آن شخص را دنبال كنيد و ذهنيتي از شخصيت او داشته‌باشيد آنگاه اين جمله را مي‌توانيد تنظيم بكنيد.

(باور كنيد همه اين بلاها كه شرحشان رفت براي من اتفاق افتاده! يكي خنده دار اينكه من اولين بار مي‌خواستم از پينك‌فلويديش لينك بگيرم! يك ايميل اينجوري با تمام فن و فنون تنظيم كردم و فرستادم! جواب نامه اين بود كه : من حالا به كجا بايد لينك بدم!؟
(: يادم رفته بود آدرس وبلاگم رو بنويسم!!!!)

۲-۴- فايلي را كه الصاق مي‌كنيد تا جايي كه ممكن است كم حجم بكنيد. زيپ بكنيد. قسمتهاي اضافي را حذف بكنيد و غيره

۲-۵- چشمانتان را ببنديد و كليد Send را فشار دهيد! اميدوارم مانيتورتان نتركد!

۳- جواب سئوالهاي بالا در همان کتابهاي دستورزبان فارسي سالهاي مدرسه‌مان است. همانهايي که در کلاسش يا مي‌خوابيديم يا فوتبال مي‌زديم! حالا واقعا در نوشتن يک نامه‌ي درخواست يا يک نامه عاشقانه حتي عاجزيم!

هدف آقاي شفايي عزيز را در فرستادن نامه‌شان نفهميدم و من اينكاره (شاعر) نيستم و نمي‌توانم در مورد شعرهايشان نظر بدهم ولي بعضي‌هايش نظرم را جلب كرد:

اشك هاتو پاك كن دختر / اين جاده هاي غريب / هيچ مسافري را به سوي تو نخواهد آورد! /
اشك هاتو پاك كن دختر / آدم كه با چشم هاي گريان / راه نمي افته به سوي افق هاي دور- /
بند ساك دستي ات رو بنداز روي شانه راستت / و راه بيفت /
اگه همه سفر مي كنند كه چيزي به دست بيارند / تو سفر مي كني كه چيزي رو از دست بدي! /
- غم هاتو بذار و راه بيفت!


و ديگري :
مي گويند از عشق سخن مگوي
راز دل با لب ها در ميان مگذار،
آخر عاشق لال مگر كسي ديده است؟


و ديگري :
فقط آنهايي كه باد كاشتند-
طوفان درو كردند!
من كه برايت هزار سينه آواز خوانده بودم
از پرواز پرستوهاي عاشق،
براي چه گرفتار گردبادي ام كه-
مرا در خود مي پيچاند و مي غلتاند و مي گرياند؟


و ديگري:
نمي خواهم برايم اشك بريزي
اشك هايت را براي صبحانه مان نگهدار
نيمرو با قطره هاي اشك تو عجيب مي چسبد!
امشب بيا بزنيم زير خنده و به مضحكه اي بخنديم
كه روزهاي مان تاريك تر از شب هاي مان رقم زده است!


اشعار بسيار خوبي هم در بين اشعار ايشان بود ولي چون وبلاگ من رگه‌هاي از فکاهه هم دارد اينها را انتخاب کردم، اگر دوست داريد متن كامل اشعار ايشان را دانلود كنيد.
(فايل زيپ حدود 24 كيلوبايت.)

نظر شخصي من هم به عنوان فقط يك خواننده غيرمتخصص اينست كه ايشان معمولا بعداز خواندن اشعار بزرگاني مثل سپهري شعر سروده‌اند و براي همين رنگ و بوي كلماتشان جديد نيست. شعر فقط بيرون ريختن احساس، با هر كلمه‌ي دم دستي، كامل نيست و شعر امروز درست است كه طغيان است ولي ديگر سيل‌آب نيست كه هرچيزي را بشويد و آبي به رنگ گِل باشد... جملاتي گاه عاميانه را با كلمات رسمي چگونه به هم پيوند مي‌زنيد؟ (سنخيت اشكهاتو با جاده‌هاي غريب در چيست؟)

همان كه در تيتر نوشته‌ام، سه چيز را نمي‌توان مخفي كرد : عشق، آتش و شعر
يكي از اساتيد ادبياتمان اين جمله را نقل قول مي‌كرد و مي‌گفت كه اين سه‌كلمه از همديگر زاده مي‌شوند. شعر از عشق و عشق از آتش ... تا دلت قُر نگيرد عاشق نمي‌شوي و تا عاشق نباشي شاعر نيستي!
من به عنوان يك دوست، آقاي شفايي را تشويق مي‌كنم اول شعر بخواند، عشق بورزد و بعد بنويسد. البته شعر و معر براي كسي آب و نان نشده‌است! و حتي علي معلم شاعر هم چند روز پيش استيفا داد! پس سي؟عزيزم؟...