40-Days After "Flower Of Iran" |
من يک مرضي دارم، گلاب به روتون از هر چيزي (مثلا چي؟) پشت صحنهش رو دوست دارم!
بله، عارضم به حضور انورتون كه مثلا من از سريال پاورچين فقط تيتراژ آخرش رو دوست دارم، همونجا كه هر هنرپيشه، خودش واقعاً خودشه !
بله، دلم گرفته (از چي؟) براي همين كلمات رو به هم ميدوزم شايد، آره شايد، اشكم برگرده بره سرجاش (كدوم جاش؟)، ويژهنامه چهلم گلآقا رو الان داشتم ميخوندم، دلم گرفت، واقعا دوستش داشتم، فلذا گفتنش، (فش) اول و (قب) آخرش (خرش؟)
از اين مجلك (بدون گلآقا كه مجله در نمياد!) شماره 1+564 هم فقط از پشت صحنههاي گلاقاي (قب) برم خوشم اومد و باز دلم گرفت! به قول خودش : بيمعرفت! شما استحباب نفرمودي كه ما را شرف حضور نيافته رفتي!

براي تصوير بزرگتر دستخط اوشان خطاب به علي رادمند (هنرمند كاريكاتوريست) روي عكس كليلك فرمائيد (157 Kb)