--->

Saturday, May 15, 2004

hard-life

امروز انقده کار کردم ديگه دارم مي‌ميرم...

يه جکي بود مي‌گفت : داماده زنگ مي‌زنه به مادرزنش مي‌گه چه خبر حاج خانم اونم بيچاره پيرزنه مي‌گه : دارم مي‌ميرم ننه! داماده هم زود مي‌گه پس من مزاحم نمي‌شم!
خلاصه من هم ديگه رفع زحمت کنم بهتره ( دو نقطه.دي !!!! )