Harry Potter and the Half Blood Prince |
باز هم هري پاتر و مشكل ترجمه نام!
علاقهمندان هريپاتر (از جمله خودم!) يادمون نرفته كه همين كتاب پنجم كلي اسم واسه خودش داشت! دريغ از يك تحقيق درست و حسابي براي ترجمه! باباجان آدم اگر بخواهد فقط با استنباط خودش يك كلمهاي را ترجمه كند كه نميشود كه!
يك مثال: منوچهر نوذري تعريف ميكرد كه مترجمي در دوبلهي يك فيلمي كه در اون دختر و پسري در حال انتخاب يك خانه بودهاند در ترجمه جملهي It's Up To You براي ديالوگ پسره مينويسه که خوبه که بالاش هم خونهي شماست! يارو برداشتش از آپ همان بالا بوده و چون جمله ناقص بوده ذهنيت خودش رو هم اضافه ميکنه! به همين راحتي... در حالي که آپ تو يو يعني تقريبا اختيار با شماست يا اولويت با شماست!
يک مثال ديگر: to do خيلي راحت آدم ميتونه انجام دادن يا اينطوريها ترجمه كنه در حالي كه معنياش ازدحام و هياهو و شلوغي و تقريبا مترادف Fuss است.
و حالا هريپاتر ۶ اسمش اعلام شده.
يعني Harry Potter and the Half Blood Prince خوب بيبيسي اين اسم رو، هريپاتر و شاهزاده ناتني ترجمه كرده!
ديروز هم وقايع اتفاقيه در صفحه فرهنگ ( در نسخه اينترنتياش متن مورد نظر نبود ولي در نسخهي چاپي موجود است! جلالخالق) به نقل از BBC نوشته كه : نام تازهترين داستان وي <هريپاتر و شاهزادهاي از دوتبار است>
خوب اگر بيبيسي منبع خبر است كه خودش اينجوري ترجمه كرده :
< قسمت بعدی اين رشته کتاب ها "هری پاتر و شاهزاده ناتنی" (Harry Potter and the Half Blood Prince) نام دارد>
خوب برگرديم سر دعواي كلاه ملا! به نظر من كساني كه اين نامها و كتابها را ترجمه ميكنند خودشان علاقهاي به اين تخيلات و غيره ندارند و فقط به اهميت خبر و فوريت خبر و پول پشت سرش ميانديشند! الان فيلم هريپاتر ۳ دستم رسيده و پرده سينمايي است با زير نويس فارسي! جالب است! مالفوي (نام يكي از شخصيتهاي داستان را ترجمه ميكند! مثلا در دوبلهي يك فيلم ايراني به انگليسي اسم خاص حسن را مثلا ترجمه بكنند بالا! و در متن بگويند آقا بالا بيا اينجا!)
و گاهي هرمايوني را ماريان و ... چيزهاي ديگر مينويسد! يارو اصلا گوشش هم مشكل داشته تو صحنهي ايستگاه قطار آقاي ويزلي داره هري رو در مورد اتفاقات اطرافش آگاه ميكنه و در يك جملهي ساده ميگه You are in great danger و زير نويس چي مينويسه؟! < تو يك تصوير بزرگ هستي!>
بگذريم.
اسم كتاب ششم به نظر من بايد با ديدگاه و نظر خود نويسنده ترجمه بشه و مثل كتاب پنجم، پنج شش مدل اسم براش انتخاب نكنند! Half-blood يك اصطلاحي است كه در كتابهاي قبلي هم بوده و من كاملا يادمه در يك صحنهاي مالفوي به هرمايوني ميگه هالف-بلاد و اون خيلي ناراحت ميشه. وقتي هريپاتر معني اون كلمه ميپرسه بهش ميگن يعني كسي كه يكي از والدينش غيرجادوگر (يا مشنگ به ترجمه دوست عزيز وحيد بهلول در باشگاه بعد هفتم) بوده، و منظور هم كسي است كه خونش اصيل نيست!
خوب اين غيراصيل بودن از نظر جادوگرها چه ربطي به <از دو تبار> يا <ناتني> داره؟ البته باز ناتني يه جورهايي معني ميده ولي قشنگ و رسا نيست به نظر من...
پيشنهاد خود من همانا كلمهي <غيرخودي> است! هم با فرهنگ ما سازگاره و هم با ذهنيت ما چون زود به ما القاء ميكنه كه اين شاهزاده غيرخودي يعني چي!
ديروز يك مشكلي تو كاغذديفالي بوده كه خط افتاده بوده تو تصوير، امروز درستش كردم و معذرت ميخوام از دوستاني كه دانلود كردند و ديدهاند مشكل داره.
