هنوز هفت هزار سال خوشي، ارزش هفت روز غمگيني را ندارد |
به آن کس که ...
به آن کسي که وظايف و اهدافش را ميداند.
به کسي که به انتهاي جاده مينگرد و ميداند سفر سختي در پيش است.
به کسي که آن مشکلات را سهل نميانگارد
و در مقابل، آن مشكلات را فاش كرده و باعث نمايان شدن آنها ميشود.
به كسي كه بيكسان را از احساس تنهايي ميرهاند.
كسي كه تشنگان و گرسنگان عدالت را خشنود ميسازد، كسي كه ستمگر را وادار ميسازد حسي به بدي حس ستمديدهگان داشتهباشد.
به كسي كه هميشه آماده مواجهه است، گوشهايش هميشه ميشنوند، دستهايش كار ميكنند و پاهايش در حركتند.
به كسي كه تداعي كننده حافظ بزرگ، در اذهان است، آنهنگام كه ميگويد: هنوز هفت هزار سال خوشي، ارزش هفت روز غمگيني را ندارد.
به كسي كه امشب اينجاست، شايد او همنوا با همه ما، امثال خودش را گسترش دهد، و شايد هنوز روزهاي سختي در پيش داشته باشد. براي اينكه او كارهايي را كه نياز است انجام دهد. براي آنكه نسل آينده مجبور به كوشش براي كارهايي نباشد كه اكنون به انجام رسيدهاند.
و شايد به آهستهگي گام برميدارد،
زيرا صلح مورد نظر او صلحي دگرگون شدهاست،
و دگرگوني، دگرگوني واقعي، هميشه زمان ميبرد.
پيام پائولو كوئلو به سركار خانم شيرين عبادي، در مراسم نوبل صلح. اسلو 11دسامبر2003
ترجمه متن نامه پائولو كوئلو بود از اين صفحه در سايت شخصياش (فارسي) (انگليسي) و جالب اينكه عرض كنم به خدمتتان كه اين نامه توسط مايكل داگلاس در اين مراسم قرائت شد. (ميدانيد كه مايكل داگلاس همسر كاترين زتا جونز است! و هر دو در مراسم نوبل حضور داشتند... احتمالا به دليل رفع خستهكنندگي سخنرانيهاي پير و پاتالهاي دنياي سياست!)
راستي، آخرين كتاب پائولو كوئلو، يازده دقيقه نام دارد و بنا به نظر اكثر كارشناسان ادبيات احتمال دريافت مجوز براي ترجمهاش خيلي كم است. از اولين روزهايي كه كتاب منتشر شد، فصل اولش را بنده گرفتم و ترجمهاش در اين صفحه موجود است. براي علاقهمندان عرض كنم متن انگليسي همين ترجمه هم در اين صفحه است. اميدوارم خوشتان بيايد.