Kill Bills |
کاش ميشد بر خلاف فيلمنامه فيلم را از سرنوشت! (البته با اجازهي شاعر گرانمايه!)
فکر ميکردم در مورد کيلبيل ها (Kill Bill) چيزهايي براي نوشتن خواهم داشت، ولي الان به شدت گيج هستم و از آنجا كه فيلمها زيرنويس انگليسي درست و حسابي نداشتند بيشتر ديالوگهاي فيلم را هم متوجه نشدهام! و شديدا دارم قاط ميزنم!
فقط يك چيزي رو مطمئنم و اون اينكه اگه فيلم رو مثل بچهي آدم مرحله به مرحله و داستانوار رديف ميكرد اين تارانتينوي لعنتي، شايد آدم ميتونست بيشتر از اينها لذت ببره. ولي با همهي گنگ بودنهاش عالي بودن! مرگ بر تارانتينو كه اينقدر خوب فيلم ميسازه! اون سياه و سفيد كردنهاي يكباره و رنگي شدن دوباره و اواخر جلد دوم نيمه رنگي بودن صحنه، واقعا عالي بودن و مخصوصا استفاده از موسيقيهاي معروف سالهاي گذشته به خصوص اين آهنگ (دانلود كنيد با حجمي حدود ۵۰۰Kb) در آخرين لحظات جلد يك كه اوما تورمن و لوسي ليو ميخوان درگير بشن! البته بدون كلام... راستش بايد اعتراف بكنم جزو محبوبترين آهنگهاي سالهاي ۹۹ و ۲۰۰۰ من بود و تا به حال چند-ده دفعهاي گوش دادمش! البته بهترين قسمتش همانا اولشه و تارانتينو هم اولش رو استفاده كرده، لامصب خيلي هم با حركات شمشير جور دراومده...
اگه كسي ترجمه فيلمنامه يا اصلش رو پيدا كرد من مشتريام! فقط به اين دليل كه نميفهمم چرا بيل ميخواست دخترش رو بكشه؟