--->

Saturday, July 03, 2004

Windows Middle East

اولش عرض كرده‌باشم كه من مشترك مجله محترم شبكه هستم، و از هزينه‌ي اشتراكي هم كه مي‌پردازم گلايه‌اي ندارم.
به چند دليل مشترك مجله شبكه شدم: ۱- از تكنيكهاي تبليغاتي ديگران (با توجه به حدود ۱۰۰صفحه تبليغ رنگي كه در هر شماره دارد.) اطلاع پيدا مي‌كنم ۲- ۳۰٪ از مقاله‌هايش را به طور كامل مي‌خوانم و غيره

دوم عرض كنم كه ديروز شرف آشنايي با مجله‌ي ويندوز خاورميانه را يافتم. به همين مناسبت آمپرم کمي رفته بالا و مي‌خواهم اين دو مجله را مقايسه بکنم.

ويندوز خاورميانه به چند زبان انتشار مي‌يابد و دفتر آن دبي امارات است و از زيرمجموعه‌هاي دفاتر انتشاراتي ITP است. کيفيت کاغذ مجله به هيچ‌وجه قابل مقايسه با شبکه نيست. (يعني ويندوز که ۱۰۰صفحه است کل ضخامتش نيم سانتي‌متر نمي‌شود!) تمام رنگي است و بهترين کيفيت چاپ را دارد، تا آنجا كه بنده از نظر قدرت چاپ دستگاهها و تكنسين‌هاي ايراني مي‌دانم حروف كوچكتر از پوينت 6 تقريبا ناخوانا مي‌افتد. ولي جالب اينجاست كه متون اين مجله كلا (به سبك مجلات انگليسي‌زبان) با پوينت 8 و 10 و مطالب ريز و توضيحات با 6 و گاهي پوينت 4 هم دارد. از نظر طراحي و گرافيك حرفه‌اي است ولي از نظر حروفچيني و غلط املايي مشكلاتي به چشم مي‌خورد.

شبكه (شماره 42 را بررسي مي‌كنم) 117 صفحه آگهي تمام رنگي دارد + حدود ۱۰۰ صفحه مطلب و مقاله داخل اين صفحات هم آگهي‌هاي نصف صفحه و يک‌چهارم صفحه و غيره هم دارد که من ازشان چشم‌پوشي مي‌کنم، تمام مطالب سياه و سفيد است و حتي يك صفحه رنگي هم مطلب ندارد. جنس كاغذش كاهي و كلفت است. قيمت روي جلد مجله هم 800 تومان است. از آنجا كه چندوقت پيش من براي يك شركتي تبليغاتي طراحي كرده بودم و دنبال نشريه‌اي براي چاپش مي‌گشتند از شبكه قيمت گرفتم: هر صفحه داخلي تمام رنگي يك رو 180 هزارتومان و با تخفيف حداقل 150هزارتومان طي شرايط چاپ بيش از چند مورد و غيره...
با ديگر اگهي‌هاي داخل مجله كار ندارم. گزارش آگهي‌هام به كنار همه‌اش را مجاني تصور مي‌كنم به شرط اينكه تمام 117 صفحه رنگي پولش دريافت شود. خيلي منصفانه است.

براي هر شماره (كمتر از 10هزار تيراژ دارد) مي‌افتد 1800 تومن حق آگهي‌رنگي اول و آخر مجله، پشت جلد و داخل روي جلد و داخل پشت جلد را هم كار ندارم. بعلاوه 800تومن تك فروشي كه معمولا 20درصد هزينه پخش و كيوسك است، به عبارتي مي‌شود حدود 2500تومن براي هرشماره.

خوب قيمت روي جلد ويندوز خاورميانه با همه‌ي آن كيفيتها 3500تومن است كه اگر مشترك شويد دو شماره تخفيف مي‌دهد (شبكه به دانشجويان تخفيف مي‌دهد، يادم نيست چقدر) كه به عبارتي مي‌شود 2900 تومن براي هر شماره.

و اما قسمت مهم مسئله، ويندوز مانند شبكه تبليغات كمرشكن ندارد! بلكه تبليغاتش زيرجلدي و به درد بخور است، يعني هم براي مشتري به درد مي‌خورد و هم فروشنده.
به عنوان مثال صفحه 18 پيش‌شماره فارسي ويندوز تست دوربين كانون است. زير تيتر مطلب قيمت محصول را زده (براي همه محصولاتي كه اسمشان در مجله درج شده قيمتش را مي‌زند) 380 دلار بعد يك شماره تماس نمايندگي! و آدرس اينترنتي!
به نظر شما اين تبليغ يك خطي از يك صفحه كامل گوياتر نيست؟! والا من خودم براي پيدا كردن قيمت يك قطعه خاص كه در شبكه چاپ مي‌شده مدتها بايد تلفن مي‌زدم. اولا هم قيمت الان راحت‌تر دستم مي‌آيد هم مجله تبليغش را مي‌كند و هم شركت سودش را ميبرد. عين تبليغاتي متني گوگل...

بعد از آن براي هر قطعه‌اي كه بررسي كرده هم معايبش را زده و هم محاسن و با ستاره‌گذاري كار را راحت تر كرده. مقاله‌هايش هم مختصر و مفيد هستند.
يك سي‌دي مجاني (نقره‌اي و ارجينال با كيفيت چاپ ليبل بالا) با نرم‌افزارهاي مجاني و يا مدت‌دار (بيشتر آنهايي كه بحثشان در مجله بوده) همراه مجله ارائه مي‌شود. البته سي‌دي همراه مجله‌ي من خراب بود! يعني بيشتر برنامه‌هايش نصب نمي‌شدند، با اينحال مرا با چند نرم‌افزار طراحي آشنا كردند كه تا به حال نديده‌بودم، و خوب اينجا ايران است! گشتم و شكسته‌هايش را پيدا كردم!

منظورم از نوشتن اين مطلب نه تبليغ منفي براي هموطنان خودم، بلكه بيدار كردن اذهاني بود كه هيچ‌تلاش درست و كاملي براي تكامل و پيشرفت صنعت چاپ در ايران نمي‌كنند! برادر ما چندصدسال پيش كاغذ توليدكرده‌ايم، درست! اما الان كيفيت كاغذمان از كيفيت كاغذتوالت‌هاي انگليسي هم پائين‌تر است! چرا اصرار داريد حتما مجلات روي اين كاغذها و حتي بدتر كاغذهاي وارداتي از دارگوزآبادها چاپ شوند؟!
دستگاههاي گاها يك ميلياردتومني روز دنيا وارد ايران مي‌شوند، هر چند محدود، ولي مواد اوليه مورد نياز اينها چطور؟! آيا كيفيت چاپ اين دستگاهها با كاغذها و جوهرهاي نامرغوب كم‌رنگ نمي‌شود؟! در واقع هيچ‌فرقي با دستگاه 100ميليون تومني نخواهد داشت.

خلاصه اينكه بدجوري تحت تاثير مطالب و كيفيت اين ويندوز خاورميانه قرارگرفته‌ام و حتما مشتركش خواهم شد. البته اگر از شماره بعد اينها هم كلك نزنند و داخل ايران چاپ نكنند.

حيف از استعدادهايي كه در صنعت گرافيك و چاپ ايران هدر مي‌روند...